مامانی منتظر
دخمل نازم سلام..خوبی خوشگل من؟؟
انگار هنوز باید منتظر اومدنت باشم آخه امروز رفتم دکتر و خانم دکتر گفت که هنوز دهانه رحمم بستست و حالا حالا ها نمیای احتمالا باید 40 هفته رو هم سپری کنم..مگه میگذره این روزای آخر؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
امروز قرار بود ناهار بریم پیش خاله زکیه اما رابی خواهر خاله غزاله درد زایمانش پیش اومد و خاله غزاله رفت چالوس و برناممون خراب شد..ایشالا رابی جون زایمان راحتی داشته باشه وگل دخترش صحیح و سالم بیاد تو بغل مامانیش ..آمین
هنوز نرفتم خونه عزیز جون آخه دلم نمیاد بابایی رو تنها بذارم..
دیروز با خاله غزاله بازار بودیم یه مایوی ناناز برات خریدم تا با هم بریم استخر مامان فدای هیکل کوچولوت بشه...............
دختر نازم هر روز میرم پیاده روی تو هم دختر خوبی باش و سعی کن زود بیای پیشم عزیزکم.
دیشب لباساتو شستم و الان باید برم اتوشون کنم و کم کم ساک بیمارستانو ببندم..