باران پاییزی مامانی و باباییباران پاییزی مامانی و بابایی، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 10 روز سن داره

شیرین ترین شیرین

فرشته کوچولوی 100 روزه ی ما

1392/10/16 1:15
نویسنده : سودابه
283 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گل همیشه بهارم سلام بر دخمل 100 روزه ی خودم

عزیزکم هر چی از شیطنتت بگم کم گفتم..ماشالله هزار ماشالله از بس که بازیگوشی نمیخوای یه لحظه چش رو هم بذاری..منم که یه مدت باهات در گیر بودم تا چطور بخوابونمت تا گریه نکنی.تا اینکه به ذهنم رسید برات آهنگ بذارم که خوشبختانه جواب داد و بدون گریه میخوابی..وقتی هم داری میخوابی تو چش آدم زل میزنی و انتظار بازی داری..

پنجشنبه رکورد زدی ساعت 4 صبح پاشدی نمیخوابیدی تا 6 بیدار بودی و ورجه وورجه کردی و 6 به اجبار خوابوندمت..

تنها نمیتونم بذارمت چون از رو بالشت پامیشی و احتمال افتادنت زیاده..به تنهایی غلت میزنی فدات شم.عاشق بابایی علیرضا هستی بابایی از سه شنبه رفت رشت و رفتیم خونه مامانی سوری وقتی برگشت تو چنان ذوقی کردی که فقط میخندیدی و جیغ میزدی ..آخه دختر اینقدر بابایی نوبره والله..بابایی هم کلی باهات بازی کرد و قربون صدقت رفت.

عزیز دل من اونقدر بهت دل بستم که یه لحظه دور از تو بودن برام یه سال میگذره..

دختر قشنگم فرشته ی کوچکم تا بی نهایت دوستت دارم

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

UBSCnyydDESsMdPJZxeW9e7REmmOfL9iLyEoOOx3hfM.
17 دی 92 18:28
ای جونممممممم عین این عروسکها شده. خدا حفظش کنه انشااله
سودابه
پاسخ
مرسی عزیزم
ازاده مامان آرتین
17 دی 92 20:03
ماشالا چشم رو هم گذاشتیم شد 100 روز-فدای اون نگاه کردنت بشم خاله جون
سودابه
پاسخ
آره واقعا انگار همین دیروز بود که فهمیدم باردارم.خدا نکنه خاله
میترا
18 دی 92 19:53
100 روزگیت مبارک
سودابه
پاسخ
ممنون خاله
اب نبات
19 دی 92 9:48
ای جــــــــــــــــــــــــــــــــــــانم چشمای نازش و نگاه الهی خاله تنها تنها قلبونت بره
سودابه
پاسخ
خدا نکنه خاله
ونوشه
2 بهمن 92 13:28
عشق خاله ای
سودابه
پاسخ