چقدر زود دیر میشود
همیشه فکر می کردم تو که بیایی و در آغوشت بگیرم بهترین لحظه عمرم است.
اما هر چقدر هم که تو را بفشارم باز نمی توانم تو را اینگونه که اکنون هستی، به خود نزدیک کنم زیبا.
پس این روزها زیباترین اتفاق جهان درون من رخ می دهد و من به خود می بالم که مادرم.
که زنم و می توانم این حس زیبا و غریب را درک کنم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی