باران پاییزی مامانی و باباییباران پاییزی مامانی و بابایی، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 10 روز سن داره

شیرین ترین شیرین

اولین تجربه شیرین

1392/8/29 16:59
نویسنده : سودابه
335 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزکم دیشب دلمو زدم به دریا و برای اولین بار خودم شما رو بردم حمام البته بابایی هم کمک کرد گرچه اولش مخالف بود اما زود رضایت داد..شمام اینقدر خانم بودی که صدات در نیومد بابایی هم قربون صدقت میرفت..بالاخره باید میبردمت نمیشد که تا همیشه مزاحم فاطمه جون بشیم که شمارو بشوره..

مرسی گل دخترم که خوب بودی و همراهیم کردی.. تجربه خوبی بود......

راستی اینم عکس کادوهای تولدت

این گردنبند خوشگلو مامان سوری(مامان خودم )برات گرفت 

اینم یه نیم سکه که مامان مینا (مامان بابایی) زحمتشو کشید

این گوشواره های ناز رو هم زندایی فاطمه برات گرفت

اینم یه انگشتر که زندایی هدی لطف کرد برات گرفت

بقیه هدایا نقدی بودن که بابایی برات گذاشت تو حسابت عشق کوچولوی من..

دست همگی درد نکنه 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (21)

خاله غزاله جونش
29 آبان 92 17:27
پس اولین حموم سه نفرتونو رفتین خدارو شکر.... مبارک دخملی باشه همش...
سودابه
پاسخ
میترا
29 آبان 92 18:00
عافیت باشه مرسی خاله
ماماطهورا
30 آبان 92 11:01
اولين تجربه شيرين روبهتون تبريك ميگم سودابه جون حتماخيلي لذت برديد باران جون كادوهات هم مبارككككككككككك عزيزم دست همگي دردنكنه
سودابه
پاسخ
اره واقعا شیرین بود..مرسی عزیزم
اب نبات
2 آذر 92 12:54
مبارک وجود نازنینش
سودابه
پاسخ
مرسی مهربون
گل من(فاطمه)
2 آذر 92 13:14
سلام این هدایا مبارکت باشه عزیزم بوس
سودابه
پاسخ
ممنونم فاطمه جان
ازاده مامان آرتین
2 آذر 92 13:29
بسلامتی.عافیت باشه عزیزم چه هدایای خوشکلی مبارکت باشه گلم-سودابه چه جالب منم مامانم بهش گردنبد و پلاک هدیه داد-البته الان تو گردن خودمه
سودابه
پاسخ
مبارک پسرم باشه
mona
2 آذر 92 19:41
مباکت باشه خاله جوون
سودابه
پاسخ
مرسی خاله مونا
نیلوفر
3 آذر 92 11:28
عزیزم آفرین به این مامان شجاع دیگه دخملت خانومی شده واسه خودش سودابه جون. ماشاله هزارماشاله
سودابه
پاسخ
آره دیگه باید به فکر جهیزیه ش باشم
اب نبات
9 آذر 92 11:37
مامانی مهربون کجایی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سودابه
پاسخ
اومدم عزیزم
اب نبات
14 آذر 92 11:34
کجایییییییییییییییییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سودابه
پاسخ
SaYa
14 آذر 92 14:35
آفرین سودابه عزیزم تو توانایی انجام هرکاریو داری قربونت برم عزیزم کادوهای باران جونم مبارک باشه ایشالله قربونش برم من ببخش خیلی بی معرفت شدم یه کم درگیرم مادربزرگم به رحمت خدا رفت
سودابه
پاسخ
بهت تسلیت میگم عزیز دلم
سحر
15 آذر 92 23:02
عزیزم خوبی/ باران خوبه؟ چرا اپ نمیکنی؟
سودابه
پاسخ
خوبیم عزیزم زود میام
مامان هلاله
16 آذر 92 19:21
چه دلی داری سودابه جون زود نبود خودت دخملتو ببری حمام؟؟؟ آفرین داری که تونستی باریکلا
سودابه
پاسخ
هلاله جون ترسش واسه یه باره...
نیلوفر
16 آذر 92 19:44
کجایی خانوم خانوما؟؟
سودابه
پاسخ
قربونت برم اومدم
اب نبات
19 آذر 92 12:08
ماااااااااااااااااااامانی کجا رفتی بیا از خودت یه کوچولو خبری بزار ؟؟؟ عزیزم نگرانتم دخملی نازززززززززززززززززززززت خوبه؟؟ تو رو خدا بیا دوست مهربونم
سودابه
پاسخ
مامان زهر
21 آذر 92 13:44
سلام عزیزم.......خوبی؟؟چند وقتیه ازتون خبری نیست!!!!!! مادر و دخملی خوش میگذره؟بارون پاییزیمون چطوره؟
سودابه
پاسخ
سلام خانم خوبیم زود میام
نیلوفر
29 آذر 92 11:15
خبری ازت نیست سودابه جون. من هر روز میام سر میزنم به امید اینکه پست جدید گذاشته باشی. کجایی پس؟؟
سودابه
پاسخ
هستم عزیزم یه کم در گیرم..حتما زودی پست میذارم
سحر
29 آذر 92 13:25
پاییز ثانیه ثانیه می گذرد، یادت نرود این جا کسی هست که به اندازه تمام برگ های رقصان پاییز برایت آرزوهای خوب دارد. عمرت یلدایی، دلت دریایی، روزگارت بهاری یلدای خوشی را برایتان آرزو می کنم . . .
سودابه
پاسخ
مرسی دوست خوبم منم برات آرزوهای خوب خوب دارم..
مامان زهرا
30 آذر 92 11:11
یلدات مبارک گلم
سودابه
پاسخ
قربونت برم همچنین یلدای شما بر شما خوش
مامان محمدمهدي (ماماطهورا)
30 آذر 92 18:54
شب یلدا همیشه جاودانی است / زمستان را بهارزندگانی است شب یلدا شب فر و کیان است / نشان از سنت ایرانیان است یلدا مبارک
سودابه
پاسخ
مرسی عزیزم
آرامین
30 آذر 92 19:42
سلام خاله جون، خوبین؟ باران خوشگله چطوره؟ خبری ازتون نیست! دلمون براتون تنگ شده، دوست دارم این دخمل خوشگلمونو ببینم
سودابه
پاسخ
سلام عزیزم خوبیم دوربین و داداشم برده با خودش کربلا و عکسای جدید باران اون تو بود.قول میدم زودی عکسارو بذارم محیصای ناز ما رو ببوس